خلاصه کتاب Jurassic Park

کتاب Jurassic Park با این جمله از «کارل لینه» (Carl Linnaeus)، گیاه‌شناس معروف سوئدی، شروع می‌شود: «خزنده‌‌ها به خاطر بدن سرد، پوست روشن، استخوان غضروفی، چشم دقیق، بوی زننده، صدای خشن و سم کشنده‌شان منزجرکننده هستند. برای همین خالقشان تعداد زیادی از آن‌ها را خلق نکرده است.»

اتفاقات عجیبی در نواحی دست نخورده «کاستا ریکا» (Costa Rica) در حال وقوع است. یک بیمار که به نظر می‌آید توسط حیوانی جراحت دیده است به یک بیمارستان می‌آید و درست قبل از مرگش می‌گوید:«جانور شکاری». در جای دیگری دختر جوانی توسط یک مارمولک که سه انگشت دارد و شبیه پرندگان راه می‌رود، مورد حمله قرار می‌گیرد. محققان که این واقعه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهند به شدت گیج شده‌اند. از طرفی دیگر، «دکتر الن گرنت» (Dr. Alan Grant) باستان‌شناس و دستیارش «دکتر الی ستلر» (Dr. Ellie Sattler) توسط میلیونر معروف «جان هموند» (John Hammond) دعوت می‌شوند تا به جزیره‌ای در غرب کاستاریکا به نام «ایسلا نوبلار» (Isla Nublar» که برای اوست بروند. این دعوت به خاطر اتفاقات عجیبی است که به تازگی در جزیره رخ داده و سرمایه‌گذاری «هموند» و شرکتش «اینجن» (InGen) را به خطر انداخته است. برای همین او چند متخصص را دعوت کرده که این مسئله را ریشه‌یابی و حل کنند.  این دو باستان‌شناس را، وکیل «هموند»، «دونالد جنارو» (Donnald Gennaro) و «ایان مالکوم» (Ian Malcolm)، ریاضی‌دان علاقه‌مند به مبحث «نظریه آشوب»، همراهی می‌کنند.

بعد از رسیدن به جزیره، «گرنت» و «ستلر» متوجه می‌شوند که جزیره‌ای که به آن وارد شدند، جزیره‌ای عادی نیست و در آن شرکت «اینجن» به وسیله علم ژنتیک و استفاده از خون حشرات فسیل شده، دوران ژوراسیک را بازگردانده‌اند و دایناسور‌ها را دوباره خلق کرده‌اند. منتها به گفته «هموند» آنها را جوری طراحی کرده‌اند که نتوانند تولید مثل کنند. گردش در پارک به خوبی پیش می‌رود تا اینکه گروه متوجه می‌شوند که تخم‌های دایناسور‌‌ها را می‌یابند و متوجه می‌شوند که آن‌ها اتفاقا در حال تولید مثل هستند...

درباره کتاب Jurassic Park

موضوع اصلی Jurassic Park عدم توجه و جهل انسان در تحت اختیار گرفتن مسائلی است که باید خارج از مداخله انسان قرار داشته‌ باشند و همانطور که در کتاب پیش می‌رویم، می‌بینیم که این جهل سبب جنگ بزرگ- طبیعت در مقابل انسان می‌شود. Jurassic Park از پتانسیل تخریب‌کننده علم انتقاد می‌کند و شاید بتوان آنرا نسخه دیگری از «فرانکنشتاین» (Frankenstein) اثر «ماری شلی» (Mary Shelley) دانست که در آن جهل انسان و مداخله در خلق موجودات سبب نابودی انسان‌ها می‌شود.

رمان Jurassic Park در ابتدا نمایشنامه‌ای بود که «کرایتون» در سال ۱۹۸۳، درباره دانشجویی نوشت که دایناسوری را بازخلق می‌کند. رفته رفته این طرح اولیه تبدیل به پارک حیات وحشی برای جانوران منقرض یافته شد. در نسخه اولیه رمان داستان از زاویه دید یک کودک تعریف می‌شد، اما به خاطر فشاری که از ناشران و کسانی که نسخه اولیه را خوانده بودند به «کرایتون» وارد شد، کودک را به فردی بالغ تبدیل کرد.

کتاب Jurassic Park تبدیل به یک کتاب پرفروش و معروف‌ترین اثر «کرایتون» شد و اغلب نقد‌هایی که دریافت کرد، مثبت بودند. «نیویورک تایمز» آنرا «نسخه‌ای بهتر از افسانه‌ فرانکنشتاین و بهترین کتاب کرایتون» خطاب کرد، «واشنگتن پست» (Washington Post) آنرا «بینظیر و قدرتمند» خواند و «شیکاگو سان تایمز» (Chicago Sun Times) گفت: «دایناسور‌های کرایتون حقیقتا ترسناک‌اند».