کتاب «چرا خوشحال باشی وقتی می‌تونی عادی باشی؟» اثر ژانت وینترسون، داستانی عمیق و تأثیرگذار از جستجوی نویسنده برای هویت، عشق و آزادی است. این کتاب شرح حال شخصی وینترسون است که در کودکی به فرزندخواندگی پذیرفته شد و در محیطی سختگیرانه و مذهبی رشد یافت. وینترسون با سوالات اساسی در مورد ماهیت خوشبختی و عادی بودن روبه‌رو می‌شود و داستان زندگی‌اش را با روایت‌هایی از مبارزه با افسردگی، عشق ناکام و جستجوی مادر واقعی‌اش بازگو می‌کند. این کتاب نگاهی به زندگی پر چالش نویسنده است که در آن تلاش می‌کند معنای زندگی و هویت خود را پیدا کند و در عین حال با محدودیت‌ها و سختی‌هایی که جامعه و خانواده بر او تحمیل کرده‌اند، دست و پنجه نرم می‌کند. «چرا خوشحال باشی وقتی می‌تونی عادی باشی؟» سفری بی‌پرده و صادقانه به اعماق روح انسانی است که عشق و آزادی را به هر قیمتی دنبال می‌کند.